ما گدایان خیل فاطمه ای
قطره قطره لیک سیل فاطمه ایم
بی غمان مست دلداده
باده خواران هست فاطمه ایم
سینه چاکان عشق یک مادر
بسته ی مهر مهر فاطمه ایم
در حصار بلند زمان
ما هنوز سر بلند فاطمه ایم
دیده ها مان هنوز گریان است
ما عزادار و داغدار فاطمه ایم
ما به نام او سر افرازیم
سر به داران دار فاطمه ایم
روزگار مدینه تاریک است
ما چراغدار راه فاطمه ایم
کوفی و بصری و مدنی نه ایم
لیک از تبار شام فاطمه ایم
خانه را و بقیع را شبانه می گردیم
سالها راز سر به مهر او پنهان هنوز عاشقانه میگردیم
ما طلیعه دار قبر مادرمان هستیم
عقده دار شام خاتمه ایم
گر انتقام فاصله افتاده هیچ حرفی نیست
به انتظار ذوالفقار علی فاطمه ایم
در آرزوی زیارت بغض کرده ایم
عقده داران قبر فاطمه ایم